۱۹ فروردین ۱۳۹۰

حزب مردم برای حق حاکمیت مردم بلوچستان مبارزه می کند

حزب مردم  برای حق حاکمیت مردم بلوچستان مبارزه می کند و این هدف اصلی آن می باشد که مردم بلوچ صاحبان بلوچستان هستنند و این حق طبعیی این مردم است که حاکمیت به سرزمین خود را داشته باشند. زمانی که مردم بلوچ حاکم باشند بر سرزمین خودشان و این اختیار بدست خودشان است که می خواهند در یک نظام قدرال با حقوق برابر زندگی بکنند و یا اینکه کاملا جدا بشوند. استقلال  به معنی داشتن حق حاکمیت نیست چه بسی خیلی از ملتها مستقل هستنند ولی دارای حق جاکمیت نیستنند از جمله مردم فارس که قبلا شاه این حق را داشت و حالا ولایت فقیه. پس حق حاکمیت بالاتر از استقلال است و  استقلال بخشی از حاکمیت می باشد اما تمام آن نیست.
 بلوچ بلوچستانی

۱ نظر:

Anonymous گفت...

فدرالیزم در تضاد با حاکمیت ملی بلوچ است!

حزب مردم بلوچستان برای برقرای یک نظام فدرال در ایران مبارزہ میکند۔ ھر جریان و یا حزب سیاسی کہ برای رسیدن بہ این ھدف مبارزہ کند، لاجرم برای حفظ تمامیت ارضی ایران مبارزہ خواھد کرد۔ حزب مردم کہ برای حفظ تمامیت ارضی ایران و برقراری یک نظام فدرال در آن مبارزہ میکند، بلوچستان را عامدانہ بخشی از پیکر’’ ایرانِ تجزیہ ناپذیر ‘‘ قرار خواھد داد۔

داشتن حق حاکمیت، حق طبیعی و بنیادی ھر ملتی است، حرفی بسیار درست است و من در این مورد با شما موافقم۔ آنچہ اما در برنامہ سیاسی و استراتژی حزب مردم مغشوش است، ھمانا ’’فدرالیزم‘‘ را معادل ’’حاکمیت ملی‘‘ میداند۔ این بدان معناست کہ چنانچہ در ایران یک نظام فدرال بر سر کار آید، آنگاہ ملت بلوچ بہ حاکمیت ملی خود دست یافتہ است، کہ این برداشتی بسیار نادرست از ’’حق حاکمیت ملی‘‘ است۔ حزب مردم ھمین درک غلط را در میان اعضا و ھواداران خود جا انداختہ و آنرا در بیرون از حزب، تبلیغ و ترویج میکند۔ آنچہ مبارزہ حزب مردم را برای دست یافتن ملت بلوچ بہ حاکمیت ملی خویش، مورد تردید قرار می دھد، آن است کہ ملت بلوچ را تشویق بہ حفظ تامیت ارضی ایران از طریق فدرالیزم میکند۔ حفظ تمامیت ارضی ایران در تضاد کامل با حق حاکمیت ملت بلوچ است۔ حزب مردم نمی تواند ھمزمان، ھم ایران را حفظ کند و ھم برای ملت بلوچ، حاکمیت بہ ارمغان بیاورد۔

بلوچ بلوچستانی عزیز، در این خصوص توجہ شما را بہ دو مورد، یکی کشور کانادای فدرال و دیگری بریتانیای پادشاھی متحد جلب میکنم۔ ھر دو کشور تک ملتی نیستند۔ تردیدی نیست کہ نظامھایی سکولر و دموکراتیک ھستند، طبق قانون، کلیہ شھروندان این کشورھا، از حقوق شھروندی برابر برخوردارند، شاہ و شیخ بر آنان حکم نمی رانند، دارای ’’حاکمیت ملی‘‘ ھستند، پس چرا ملت فرانسوی زبان در کانادا و ایرلندیھا و اسکاتلندیھا در بریتانیا خواھان ’’استقلال‘‘ سرزمینھای خود ھستند؟ ملتی کہ حاکمیت ملی دارد و بہ گفتہ ی شما ’’حق حاکمیت بالاتر از استقلال است‘‘ چرا مبارزہ میکند تا حاکمیت ملی خود را از دست بدھد و بہ چیزی کمتر ـ البتہ بہ زعم شما ـ یعنی استقلال دست یابد؟ یا این ملل دیوانہ ھستند و یا نظر حزب مردم غلط است۔ یکی از این دو درست است و نہ ھر دو!!

مبارزہ برای استقلال مبارزہ ای بیرونی در راستای پایان دادن بہ اشغالگری و حاکمیت بیگانگان و در اولویت است و در پیوند با آن، مبارزہ بر علیہ تبعیضھا، برقراری دموکراسی،اعمال منشور حقوق بشر و الحاقات آن و دیگر میثاقھای بین المللی، سیکولاریزم، آزادیھای فردی و اجتماعی و ۔۔۔ مبارزہ ای درونی است کہ دلالت بر دموکراتیک و یا استبدادی و دیکتاتوری بودن آن کشور دارد۔ این بہ مفھوم آن است کہ تا ملتی آزاد نشود و کشور مستقل خود را تشکیل ندھد، با ’’فدرالیزم‘‘ حاکمیت ملی او تأمین نخواھد شد۔

بلوچ بلوچستانی عزیز، چرا ملت بلوچ بخاطر بدست گرفتن حاکمیت ملی خویش با اشغالگران ایرانی مبارزہ کند و کلی در این راہ ھزینہ ملی بپردازد، بر سرزمین خود ’’حاکم‘‘ شود، آنگاہ شما و حزب مردم بیایید و مردم بلوچستان را برای پیوستن مجدد با ایران بہ پای صندوقھای رآی ببرید؟ ’’حاکم‘‘ بر سرزمین خود بودن کدام زیان را دارد کہ شما فدرالیزم را بہ آن ترجیح میدھید؟ چہ خوشی از ایران دیدہ اید کہ اصرار دارید بلوچھا را با این خوشی خود شریک کنید؟ نکنید عزیزان! این ظلم را در حق ملت بلوچ روا مدارید!!

بہ امید استقلال بلوچستان
سربلند باشید
آزات بلوچستانی